مجسمه ی «مادر و فرزند» اثری از هنرمند مجسمه ساز «شعله هژبر ابراهیمی» هنرمند پیشکسوت و از شاگردان علی اکبر صنعتی بود که در میدان صنعت تهران نصب شده بود و به دلیل نامعلوم در سال 1389 جمع آوری شد و پس از آن دیگر اثری از آن به جا نماند. با توجه به این که در همان زمان تندیس ها و سردیس هایی از باقر خان، ستارخان و شهریار و بسیاری از آثار حجمی دیگر در شهرهای مختلف مفقود شده بود، مسئولان شهری، سرقت مجسمه ها را بر سر زبان ها انداختند ولی کارشناسان یده شدن این
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود گویند بهشت و حور عین خواهد بود آنجا می و شیر و انگبین خواهد بود گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک چون عاقبت کار همین خواهد بود ایمان به تار زلفی از یار می فروشم زُنار می ستانم دَستار می فروشم مِرآت جان زدودم، از طاعت ریایی با زاهدان بگویید، زنگار می فروشم می گفت پیر عاکف، من نیستم مُطفّف زیرا که جلوه با خلق، بسیار می فروشم داغش گداخت جانم، خاموش کی توانم لب می گشایم اینک، اسرار می فروشم دارند وهم هستی، خلقی ز جهل و مستی ز کبر
درباره این سایت